به عنوان کارآفرینی که عمیقاً در دنیای فناوری غوطه ور شده است، همیشه به دنبال داستان هایی هستم که با ضربان قلب عصر دیجیتال ما طنین انداز می شوند. « فردا و فردا و فردا » گابریل زوین گوهری نادر است که با شیوایی خیره کننده و عمق احساسی به این امر دست می یابد.
این رمان فقط یک کتاب در مورد بازی های ویدیویی نیست. این کاوشی تکان دهنده از دوستی، خلاقیت، و پیچیدگی های ارتباط انسانی است. Zevin به طرز ماهرانه ای روایتی را می بافد که برای کسانی که خارج از دنیای بازی هستند به همان اندازه که برای گیمرهای مشتاق جذاب و قابل دسترس است. زیبایی این کتاب در مضامین جهانی آن نهفته است – عشق، جاهطلبی، و تعقیب رویاها – که از تجربه انسان در تمام سایههای آن صحبت میکند.
برای غیربازیکنندگان، «Tomorrow, and Tomorrow, and Tomorrow» دریچهای فریبنده به دنیای بازیسازی ارائه میکند و اشتیاق و پشتکار را که این صنعت خلاق را هدایت میکند، نشان میدهد. داستان سرایی Zevin پلی است که دنیاهای مختلف را به هم متصل می کند و خوانندگان را دعوت می کند تا سرزمین های ناشناخته فرهنگ بازی را بدون احساس غریبه بودن کشف کنند.
برای کسانی از ما که منابع را دریافت می کنیم، این کتاب لایه ای از هیجان را به خود اختصاص می دهد. تکان دادن زوین به بازی های مختلف فقط تخم مرغ عید پاک نیست. آنها بخش جدایی ناپذیر داستان هستند و روایت را با حس نوستالژی و شناخت غنی می کنند. این شبیه به اشتراک گذاشتن یک شوخی داخلی با نویسنده است، یک چشمک ظریف که عمق و رنگ را به یک ملیله پر جنب و جوش می بخشد. من به ویژه ارجاعات به بازی های محبوب سیرا در گذشته را گرامی می داشتم.
در سفر خود به دنیای کارآفرینی، آموخته ام که عمیق ترین داستان ها آنهایی هستند که از زمینه های بی واسطه خود فراتر می روند و به حقایق جهانی دست می یابند. «فردا، و فردا، و فردا» این کار را به خوبی انجام می دهد. این فقط یک داستان در مورد بازی نیست. داستانی درباره زندگی، خلاقیت و قدرت پایدار روابط انسانی است. زوین رمانی ساخته است که هم آینه است و هم پنجره، تجربیات ما را منعکس می کند و در عین حال نگاهی اجمالی به دنیایی می دهد که هم آشنا و هم به طرز شگفت انگیزی جدید است.
به عنوان کسی که تلاقی فناوری و احساسات انسانی را قدردانی می کند، این کتاب را یک دستاورد قابل توجه می دانم. این یادآوری است که در قلب هر تلاش فناوری، داستانی انسانی نهفته است که در انتظار گفتن است. «فردا و فردا و فردا» یکی از این داستانها را با لطف، هوشمندی و درک قلب انسان روایت میکند که مدتها پس از ورق زدن آخرین صفحه طنینانداز میشود.